شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -دو رودخانه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
در آن زمان که گل خون به کوچه میبارید به سینه و تـن مــردان گلوله میبـــارید دو دوست خسته ز گرد ره آمده بودیم سپر به نیزه دژخیم آمده بودیم برای رزم، خروش از جگر برآوردیم براه کعبه به دستان خود سر آوردیم امید نصر به هر سینه آشیانه نمود گل امید ز فریاد ما جوانه نمود به شوق یار دویدیم دشت ایران را به خانه خانه رساندیم راز شیران را به پاس حمله ما دزد و راهزن بگریخت به همت همه، دژخیم از وطن بگریخت به موج حادثه، خود...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
در آن زمان که گل خون به کوچه میبارید به سینه و تـن مــردان گلوله میبـــارید دو دوست خسته ز گرد ره آمده بودیم سپر به نیزه دژخیم آمده بودیم برای رزم، خروش از جگر برآوردیم براه کعبه به دستان خود سر آوردیم امید نصر به هر سینه آشیانه نمود گل امید ز فریاد ما جوانه نمود به شوق یار دویدیم دشت ایران را به خانه خانه رساندیم راز شیران را به پاس حمله ما دزد و راهزن بگریخت به همت همه، دژخیم از وطن بگریخت به موج حادثه، خود...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید غلامرضا جمشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
بسم الله الرحمن الرحیم و بسم رب شهداء و الصدیقین لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز کان سوخته را جان شد و آواز نیامد پروانه قوت از آتش خورد بر آتش قرار ندارد، چون به آتش رسد خود را بر میان زند، چون سوخته شود، همه نار شود و از خود چه خبر دارد تا با خود بود، در خود بود. من بنده حقیر غلامرضا جمشیدی، به اراده خود به جبهه آمدم و در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
بسم الله الرحمن الرحیم و بسم رب شهداء و الصدیقین لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز کان سوخته را جان شد و آواز نیامد پروانه قوت از آتش خورد بر آتش قرار ندارد، چون به آتش رسد خود را بر میان زند، چون سوخته شود، همه نار شود و از خود چه خبر دارد تا با خود بود، در خود بود. من بنده حقیر غلامرضا جمشیدی، به اراده خود به جبهه آمدم و در...
شهدا سال 62 -زندگینامه زندگینامه شهید پرویز کشاورز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد پرويز کشاورز »
از عاشقی میگوئیم که در اولین روز از دی ماه 1343، در روستای حسینآباد قدیم از بخش مرکزی شهرستان نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی، با گریه کودکانهاش، لبخند و شادمانی را به لبهای مادر نشاند. با آمدنش سرمای برفهای سرد زمستانی را از یاد بردند و با حرارت وجود پرویز اُنس گرفتند. دوران کودکی را در روستای حسینآباد و در دامان مادر و پدری دلسوز و مهربان سپری کرد. شش ساله که شد راهی دبستان روستا شد...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد پرويز کشاورز »
از عاشقی میگوئیم که در اولین روز از دی ماه 1343، در روستای حسینآباد قدیم از بخش مرکزی شهرستان نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی، با گریه کودکانهاش، لبخند و شادمانی را به لبهای مادر نشاند. با آمدنش سرمای برفهای سرد زمستانی را از یاد بردند و با حرارت وجود پرویز اُنس گرفتند. دوران کودکی را در روستای حسینآباد و در دامان مادر و پدری دلسوز و مهربان سپری کرد. شش ساله که شد راهی دبستان روستا شد...
به یاد شهید حاج مهرداد جلالی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
دررهقرآن فداشد ای عزیزان گوهری بود در راه خدا مقداد و سلمانی دگر نوجوان و با خدا اینگونه در راز ونیاز قامتش سرویکهآیدلاله نعمانبه سر سالکراهخداوعارفاهلکمالگشت دردانشگهصادق پذیرا بهر علم دید چون اسلام را اندر کف صدامیان بهرچشمکفرشدبستیرآن هم جانگزا درّ نابی بود در دریای عشق و معرفت بود اندرجبههچونمقدادوسلمــانمتقی باخروشوجوششمردانه اندرجبههها مرحبابراینجوانعارفپاکوشریف گرچهاندرراهدینهمچونبرادرشدشهیدخوانداندرمحضرپاک برادر درس عشق نازم آنعقلوکمالوحلموعرفانش بجان آفرینبرخونپاکشوآنهمهگرمیوعشق مرحبا بر مادر نیکو خصال و پاک او بنگرید ای مادران کار دلاور مــادرش ای جلالی ای...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
دررهقرآن فداشد ای عزیزان گوهری بود در راه خدا مقداد و سلمانی دگر نوجوان و با خدا اینگونه در راز ونیاز قامتش سرویکهآیدلاله نعمانبه سر سالکراهخداوعارفاهلکمالگشت دردانشگهصادق پذیرا بهر علم دید چون اسلام را اندر کف صدامیان بهرچشمکفرشدبستیرآن هم جانگزا درّ نابی بود در دریای عشق و معرفت بود اندرجبههچونمقدادوسلمــانمتقی باخروشوجوششمردانه اندرجبههها مرحبابراینجوانعارفپاکوشریف گرچهاندرراهدینهمچونبرادرشدشهیدخوانداندرمحضرپاک برادر درس عشق نازم آنعقلوکمالوحلموعرفانش بجان آفرینبرخونپاکشوآنهمهگرمیوعشق مرحبا بر مادر نیکو خصال و پاک او بنگرید ای مادران کار دلاور مــادرش ای جلالی ای...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید مهرداد جلالی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید مهرداد جلالی »
دل هوای یاران عاشقی را کرده که در پی وصل سر و جان به قربانگاه بردند. میخواهد همسفر نسیم صبا شود و به دیار آلالهها سفر کند به جایی که هزاران لاله سرخ و هزار شهید راه عزّت و آزادگی آرمیدهاند. به جایی که حاج مهرداد جلالی رحل اقامت در آن افکنده است. شهیدی که در نیمه شهریور ماه سال 1346 در خانوادهای متدین و مذهبی در شهرستان لار متولد شد و پس از گذراندن دوران کودکی، در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید مهرداد جلالی »
دل هوای یاران عاشقی را کرده که در پی وصل سر و جان به قربانگاه بردند. میخواهد همسفر نسیم صبا شود و به دیار آلالهها سفر کند به جایی که هزاران لاله سرخ و هزار شهید راه عزّت و آزادگی آرمیدهاند. به جایی که حاج مهرداد جلالی رحل اقامت در آن افکنده است. شهیدی که در نیمه شهریور ماه سال 1346 در خانوادهای متدین و مذهبی در شهرستان لار متولد شد و پس از گذراندن دوران کودکی، در...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید علی اصغر سرافراز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي اصغر سرافراز »
بسم الله الرحمن الرحیم لاحول و لا قوه اله بالله العلی العظیم مطالبی را که اکنون میخواهم بنویسم شاید کمتر جائی گفته باشم، ولی به نظر میرسد که بالاخره مطالب باید جائی گفته یا نوشته شود. شاید ما در لحظات آخرِ یک مأموریت، به خاطر شهدای دیگر و عظمت پیامبر(ص) و خاندانش(ع) مورد قبول حق تعالی قرار گرفتیم و بار نبسته خویش را همراه با کولهباری از گناه به دیار آخرت بردیم. لحظاتی را به یاد میآورم که تنها...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي اصغر سرافراز »
بسم الله الرحمن الرحیم لاحول و لا قوه اله بالله العلی العظیم مطالبی را که اکنون میخواهم بنویسم شاید کمتر جائی گفته باشم، ولی به نظر میرسد که بالاخره مطالب باید جائی گفته یا نوشته شود. شاید ما در لحظات آخرِ یک مأموریت، به خاطر شهدای دیگر و عظمت پیامبر(ص) و خاندانش(ع) مورد قبول حق تعالی قرار گرفتیم و بار نبسته خویش را همراه با کولهباری از گناه به دیار آخرت بردیم. لحظاتی را به یاد میآورم که تنها...
شهدا سال 62 -وصیتنامه زندگینامه شهید پرویز کشاورز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد پرويز کشاورز »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون ضمن عرض سلام خدمت شما پدر و مادرم که چنین فرزندی تحویل این جامعه دادید، که بتواند برای اسلام خدمت کند و جان ناقابل خویش را در راه رضای خدا فدا کند. امیدوارم که مرا ببخشید، از اینکه شاید بعضی اوقات سبب ناراحتی شما شده باشم. در شهادت من گریه و زاری نکنید و خدا را در نظر داشته باشید که بازگشت ما همه به سوی اوست. بر جنازهام گریه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد پرويز کشاورز »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون ضمن عرض سلام خدمت شما پدر و مادرم که چنین فرزندی تحویل این جامعه دادید، که بتواند برای اسلام خدمت کند و جان ناقابل خویش را در راه رضای خدا فدا کند. امیدوارم که مرا ببخشید، از اینکه شاید بعضی اوقات سبب ناراحتی شما شده باشم. در شهادت من گریه و زاری نکنید و خدا را در نظر داشته باشید که بازگشت ما همه به سوی اوست. بر جنازهام گریه...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید حسین اندرز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اندرز »
خوننامه شهادت را که بگشایی، قصه حسینهای فراوانی را در آن خواهی خواند که به پیروی از حسین بن علی(ع) هر آنچه داشتند را برای دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی در کفه اخلاص نهاده و تقدیم دوست کردند. از آن حسینیان، به قصه حسین دیگری خواهیم پرداخت که در هشتم تیر ماه سال 1349 در سرگدار داراب، چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در طبیعت با صفا و پر سخاوت سپری کرد. تحصیلات ابتدایی را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اندرز »
خوننامه شهادت را که بگشایی، قصه حسینهای فراوانی را در آن خواهی خواند که به پیروی از حسین بن علی(ع) هر آنچه داشتند را برای دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی در کفه اخلاص نهاده و تقدیم دوست کردند. از آن حسینیان، به قصه حسین دیگری خواهیم پرداخت که در هشتم تیر ماه سال 1349 در سرگدار داراب، چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در طبیعت با صفا و پر سخاوت سپری کرد. تحصیلات ابتدایی را در...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علی اکبر خازن
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد علي اکبر خازن »
هر یک از یاران سفرکرده را داستانی است شنیدنی. داستان علیاکبر که شهادت را باب سعادت دانست و مشتاقانه بهسوی آن رفت، مخصوص به خود است. او که دهم مهرماه ۱۳۳۳، در شهرستان نیریز و میان خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود و راه زندگی را در پیش گرفت. دوره ابتدایی را در دبستان طباطبایی گذراند. برای ادامه تحصیل راهی دبیرستان امام خمینی شد و توانست با موفقیت مدرک پایان دوره متوسطه (دیپلم) را دریافت کند....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد علي اکبر خازن »
هر یک از یاران سفرکرده را داستانی است شنیدنی. داستان علیاکبر که شهادت را باب سعادت دانست و مشتاقانه بهسوی آن رفت، مخصوص به خود است. او که دهم مهرماه ۱۳۳۳، در شهرستان نیریز و میان خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود و راه زندگی را در پیش گرفت. دوره ابتدایی را در دبستان طباطبایی گذراند. برای ادامه تحصیل راهی دبیرستان امام خمینی شد و توانست با موفقیت مدرک پایان دوره متوسطه (دیپلم) را دریافت کند....
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید علی اکبر مولازاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد علي اکبر مولازاده »
بسمالله الرحمن الرحیم چه بنویسم، به نام خدای عظیم و قادر و متعال و به نام پیغمبرش محمد (ص) که ما از برکت وجودش مسلمان شدیم و اکنون در پیشگاه خداوند روسپیدیم. لکن ما با باری از گناه، امید بخشش و عطوفت پروردگار را داریم. سلام بر محمد (ص) و علی (ع) و فرزندانش. سلام بر مهدی (عج) و نائب برحقش، سلام بر انقلاب که به برکت خون هزاران شهید که شما آن را دادید [به ثمر نشست]. آری!...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد علي اکبر مولازاده »
بسمالله الرحمن الرحیم چه بنویسم، به نام خدای عظیم و قادر و متعال و به نام پیغمبرش محمد (ص) که ما از برکت وجودش مسلمان شدیم و اکنون در پیشگاه خداوند روسپیدیم. لکن ما با باری از گناه، امید بخشش و عطوفت پروردگار را داریم. سلام بر محمد (ص) و علی (ع) و فرزندانش. سلام بر مهدی (عج) و نائب برحقش، سلام بر انقلاب که به برکت خون هزاران شهید که شما آن را دادید [به ثمر نشست]. آری!...